خاموشی یا خاموش کردن صورتمسئله؟
ما این تنها خاموش شدنِ چراغها نیست؛ برق که میرود، آب هم میرود، آنتندهی تلفن همراه مختل میشود، اینترنت خانگی و مغازهها قطع میگردد و زندگی، کسبوکار و آرامش روانی جامعه به هم میریزد.
این در حالی است که به جای تکریم و عذرخواهی از مردم و جبران این خسارتها، همچنان پول برق و آب از مردم دریافت میشود و حتی قبضها نیز افزایشی شدهاند؛ بهویژه در بخش آب، که بیشترین نارضایتیها را به دنبال داشته است. چنین رویکردی نهتنها به ترمیم اعتماد عمومی کمک نمیکند، بلکه احساس بیعدالتی را در میان شهروندان تشدید میسازد.
پرسش صریح مردم این است: چرا برق میرود؟
آیا نیروگاههای فرسوده و کمبازده، توان تولید پایدار ندارند؟
آیا ضعف مدیریت و نبود برنامهریزی عامل اصلی است؟
آیا صادرات برق به کشورهای دیگر، مردم ایران را گرفتار خاموشی کرده است؟
یا ماجرای ماینرها و استخراج رمزارز در برخی مراکز، مصرف برق را بلعیده است؟
واقعیت هرچه باشد، خاموشیهای پیاپی پذیرفتنی نیست. برق، زیربنای زندگی و توسعه شهری است و خاموشیها، آثار مستقیم بر اقتصاد، آموزش، بهداشت و امنیت اجتماعی برجای میگذارد.
به عنوان کسی که سالها در حوزه جغرافیای سیاسی و فضای شهری مطالعه داشتهام، معتقدم این مسئله دیگر صرفاً فنی نیست، بلکه به اعتماد اجتماعی گره خورده است. شهروندان انتظار دارند مسئولان با صداقت، واقعیتها را بیان کنند و به جای پاک کردن صورت مسئله، برنامهای روشن برای رفع آن ارائه دهند.
اگر خاموشیها اجتنابناپذیر است، دولت موظف است در همان بازه زمانی چند ماهه خاموشی ها، هزینه برق و آب مصرفی خانوارها و کسبوکارها را در قبوض آن دوره حذف یا حداقل به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. این اقدام ساده، هم نشانهای از احترام به مردم است و هم بخشی از خسارات وارده را جبران میکند.
امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند شفافیت، نوسازی زیرساختها و مدیریت علمی مصرف انرژی هستیم. کشور یک خانواده است؛ نمیتوان اعضای خانواده را در تاریکی رها کرد و از آنان نیز طلب هزینههای سنگین نمود. مردم شایسته خاموشیهای تحمیلی و قبضهای نجومی نیستند.
نویسنده: داود امامی، کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی (گرایش فضای شهری)
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰